سؤال:
با مطالعهی تاریخ علوم واختراعات و اکتشافات میبینیم که جمعی از دانشمندان بشر، با این که ایمان به خدا، نداشتهاند ولی سالیان دراز، زحمات طاقت فرسایی کشیدهاند، وانواع محرومیتها را تحمل کرده تا بتوانند اختراع و اکتشافی کنندکه باری از دوش همنوعانشان بردارند و به بشر خدمت کنند از جملهی این افراد را میتوان«ادیسون»یا «پاستور» نام برد. سؤال این است که آیا، این افراد به صرف نداشتن ایمان، مستحق هیچ پاداشی نیستند؟
جواب:
از نظر جهان بینی اسلام مطالعهی نفس عمل به تنهایی کافی نیست،بلکه عمل به ضمیمهی محرک و انگیزهی آن ارزش دارد، بسیار دیده شده، کسانی که بیمارستان یا مدرسه یا بنای خیر دیگری میسازند و تظاهر به این هم دارند که هدفشان صد در صد خدمت انسانی است به جامعهای که به آن مدیونند، در حالی که زیر این پوشش مطلب دیگری نهفته شده است و آن حفظ مقام یا مال و ثروت یا جلب توجه عوام، و تحکیم منافع مادی خود، و یاحتی دست زدن به خیانتهایی دور از چشم دیگران است!
ولی به عکس ممکن است کسی کار کوچکی انجام دهد، با اخلاص تمام وانگیزهای صد در صد انسانی و روحانی.
اکنون باید پروندهی این مردان بزرگ را، هم از نظر عمل، هم از نظر انگیزه و محرک، مورد بررسی قرار داد، ومسلماً از چند صورت خارج نیست:
الف – گاهی هدف اصلی از اختراع صرفاً یک عمل تخریبی است(همانند کشف انرژی اتمی، که نخستین بار به منظور ساختن بمبهای اتمی صورت گرفت) سپس در کنار آن منافعی برای نوع انسان نیز به وجود آمده که هدف واقعی مخترع یا مکشف نبوده و یا در درجهی دوم قرار داشته است، تکلیف این دسته از مخترعان کاملاً روشن است.
ب – گاهی مخترع یا مکشف، هدفش بهرهگیری مادی و یا اسم و آوازه و شهرت است و در حقیقت، حکم تاجری دارد که برای درآمد بیشتر تأسیسات عام المنفعهای به وجود میآورد و برای گروهی ایجاد کار و برای مملکتی محصولاتی به ارمغان میآورد، بیآنکه هیچ هدفی جز تحصیل درآمد داشته باشد، واگر کار دیگری درآمد بیشتری داشت به سراغ آن میرفت. البته چنین تجارت یا تولیدی اگر طبق موازین مشروع انجام گیرد، کار خلاف و حرامی نیست، ولی عمل فوقالعاده مقدسی هم محسوب نمیشود.
تکلیف این گروه نیز روشن است آنها هیچگونه طلبی نه از خدا دارند و نه از همنوعان خویش، و پاداش آنها همان سود و شهرتی بوده که میخواستهاند و به آن رسیدهاند.
ج- گروه سومی هستند که مسلماً انگیزههای انسانی دارند و یا اگر معتقد به خدا باشند و انگیزههای الهی، گاهی سالیان دراز، از عمر خود را در گوشهی لابراتوارها با نهایت فلاکت و محرومیت به سر میبرند به امید این که خدمتی هم به نوع خود کنند، و ارمغانی به جهان انسانیت تقدیم دارند.
این گونه افراد اگر ایمان داشته باشند و محرک الهی، که بحثی درآنها نیست، واگر نداشته باشند اما محرکشان انسانی و مردمی باشد بدون شک پاداش مناسبی از خداوند دریافت خواهند داشت، این پاداش ممکن است در دنیا باشد، و ممکن است در جهان دیگر باشد، مسلماً خداوند عالم عادل آنها را محروم نمیکند، اما چگونه و چطور؟ جزئیاتش بر ما روشن نیست، همین اندازه میتوان گفت« خداوند اجر چنین نیکوکارانی را ضایع نمیکند»(البته اگر آنها در رابطه با عدم پذیرش ایمان مصداق جاهل قاصر باشند مسأله بسیار روشن تر است)
دلیل بر این مسأله علاوه بر حکم عقل، اشاراتی است که در آیاتی و روایات آمده است.
از جمله «انّ الله لا یضیعُ اجر المحسنین؛ به راستی خداوند، اجر نیکوکاران و محسنین را ضایع نمیکند»1 از این گذشته آیهی «فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره؛ هر کس به اندازهی سنگینی ذرهای کار نیک کند آن را میبیند و هر کس به مقدار ذرهای کار بد کند آن را خواهد دید2» به وضوح شامل این گونه اشخاص میشود.
و روایات زیادی هم، در تأیید، این سخن وجود دارد که ما به دو مورد آن اشاره میکنیم.
در حدیثی از علی بن یقطین از امام کاظم(ع) میخوانیم؛«در بنی اسرائیل مرد با ایمانی بود که همسایهی کافری داشت، مرد بیایمان نسبت به همسایهی با ایمان خود نیک رفتاری میکرد، وقتی که از دنیا رفت خدا برای او خانهای بنا کرد که مانع از گرمای آتش شود... و به او گفته شد این به سبب نیک رفتاریات نسبت به همسایهی مؤمنت میباشد»3
و نیز از پیامبر اعظم(ص) دربارهی عبدالله بن جدعان که از مشرکان معروف جاهلیت و از سران قریش بود، چنین نقل شده:«کم عذابترین اهل جهنم ابن جدعان است، سؤال کردند یا رسول الله چرا؟ فرمود: انه کان یطعم الطعام:«او گرسنگان را سیر میکرد.»4
یک سؤال مهم
در این جا این سؤال پیش میآید که هم از بعضی از آیات و هم از بسیاری از روایات استفاده میشود که ایمان و یا حتی ولایت شرط قبولی اعمال و یا ورود در بهشت است، بنابراین اگر بهترین اعمال هم از افراد فاقد ایمان سر بزند، مقبول درگاه خدا نخواهد بود.
ولی میتوان از این سؤال چنین پاسخ گفت که مسألهی«قبولی اعمال» مطلبی است، و «پاداش مناسب داشتن» مطلب دیگر، به همین جهت، مشهور در میان دانشمندان اسلام این است که مثلاً نماز بدون حضور قلب و یا با ارتکاب بعضی از گناهان مانند غیبت، مقبول درگاه خدا نیست، با این که میدانیم چنین نمازی شرعاً صحیح است، و اطاعت فرمان خداست و انجام وظیفه محسوب میشود و مسلم است که اطاعت فرمان خدا بدون پاداش نخواهد بود.
بنابراین قبولی عمل همان مرتبهی عالی عمل است، ودر مورد بحث، ما نیز همین را میگوییم که: اگر خدمات انسانی و مردمی با ایمان همراه باشد، عالیترین محتوا را خواهد داشت، ولی در غیر این صورت به کلی بیمحتوا و بیپاداش نخواهد بود، در زمینهی ورود در بهشت نیز همین پاسخ را میگوییم که پاداش عمل لازم نیست، منحصراً ورود به بهشت باشد5، بلکه میتواند، تخفیف در عذاب، یا بخشش بعضی از گناهان باشد.
پاورقی
1- سوره یوسف/90
2- سوره زلزال/7و8
3- بحار، ج3، ص 377
4- بحار، ج 3، ص382
5- تفسیر نمونه، ج10، ص313
- ۰ نظر
- ۲۷ مهر ۸۶ ، ۱۵:۵۴
- ۲۱۹۷ نمایش