صراط مستقیم

فرهنگی،اعتقادی،اجتماعی

صراط مستقیم

فرهنگی،اعتقادی،اجتماعی

صراط مستقیم

من، علی سهراب پور، متولد شهرستان کازرون (استان فارس) و فعلا در حوزه علمیه کازرون مشغول به تدریس هستم.
تمام تلاش من این است که بتوانم خدمتی از لحاظ فکری و اعتقادی به دوستان عزیزم کرده باشم.

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تنبیه بدنی زن» ثبت شده است

یکی از سوالاتی که مطرح می شود این است که چرا خداوند در آیه 34 سوره نساء زدن زنان را مجاز دانسته است؟ آیا این مسئله ظلم به زن نیست؟


در پاسخ به این سوال باید عرض کنیم:

 

برای این که بتوانیم قضاوت درست و درک صحیحی از این آیه قرآن بدست بیاوریم لازم است عین آیه قرآن را ذکر کنیم. آیه 34 سوره نساء می فرماید:

فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الله وَاللاّتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإنْ أَطَعْنَکمْ فَلاَ تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً"؛


زنان صالح، زنانى هستند که متواضعند، و در غیاب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى که خدا براى آنان قرار داده، حفظ می ‏کنند. و (اماآن دسته از زنان را که از نشوز و سرکشى و مخالفتشان بیم دارید،پند و اندرز دهید! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نمایید! و (اگر این راه هم موثر نبود،) آنها را بزنید! و اگر از شما پیروى کردند، راهى براى تعدى بر آنها نجویید)بدانید) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترین قدرتهاست)


همان طور که ملاحظه فرمودید خداوند حکم زدن را فقط و فقط در مسئله نشوز جایز دانسته آن هم بعد از طی مراحل دیگر.

اما نشوز بدین معناست که زن در مقابل تکالیف اختصاصیش یعنی تمکین بدون هیچ عذر موجهی سرپیچی نماید.

اما برای اینکه مسئله زدن و کیفیت آن قابل فهم باشد نیاز به این مقدمه است(لطفا دقت کنید).

قبل از اسلام به زن اهمیت زیادی داده نمی شد و ظلم های فراوانی به ایشان روا داشته می شد. این مسئله هم اختصاص به عرب ها نداشت و در همین ایران خودمان نیز محدودیت ها و ظلم های فراوانی به زن می شد و حق اعتراضی هم نداشتند. اما اسلام با هرگونه ظلم و ستم به زنان مخالفت کرد و دختر را هدیه الهی به زن و شوهر دانست.

توصیه های زیاد اسلام به برخورد همراه با لطافت و محبت و توجه بیشتر به دختر از همین باب بود. اسلام زن را مانند گلی توصیف کرد که مرد موظف است از او با مهربانی مراقبت کند، اسلام زن را مخلوقی از مخلوقات خدا به حساب آورد و در انسانیت او هیچ تفاوتی با مرد قائل نشد .  اما توصیه های اسلام در مورد زنی که ازدواج می کند بیشتر است.

به مرد توصیه می کند: برای او مهریه که نشان از مهر و محبت است قرار دهد،  او را به بهترین نام ها که دوست می دارد صدا کند، توصیه می کند که لقمه ی غذا در دهان او بگذارد، توصیه می کند او را به کارهای منزل مجبور نکند،  در کارهای خانه به او کمک کند، به او ابراز محبت کنید و بگوید که دوستش دارد.

توصیه می کند که مرد قدردان زحمات او باشد، توصیه می کند از لحاظ جنسی به او ظلم نکند، توصیه می کند تا آنجا که در توان مرد است درجهت تامین وسائل رفاهی زندگی برای همسر خود کوشش کند، توصیه می کند اگر همسر روحیات بد و مشکلاتی دارد صابر باشد، توصیه می کند با انصاف و عدالت با او برخورد کند و بالاخره توصیه می کند او را ابزاری برای رسیدن به اشباع غرایز جنسی خود نداند بلکه او را همراه جاده سعادت خود به شمار آورد.

حال شما تصور کنید مردی که در منزل با همسر خود این گونه رفتار کند و تا می تواند از محبت به همسرش دریغ نکند؛ اما با این حال زن از تنها وظیفه خود که تمکین در مقابل شوهر است سرپیچی کند این مرد چگونه باید رفتار کند.

آیا زن را طلاق دهد؟ آیا به او بی احترامی کند؟ آیا از او شکایت کند؟ آیا مسئله را با دیگران در میان بگذارد؟ آیا او را آن قدر بزند تا به راه بیاید؟ هیچکدام. اسلام هیچکدام را توصیه نمی کند.

بلکه توصیه اسلام این است که در مرحله اول مرد با مهر و محبت زن را نصیحت کند که چرا از وظیفه خود سرپیچی می کند و با صحبت و نصیحت مشکل را برطرف کند. البته واضح است که وقتی قرآن می فرماید او را نصیحت کند مقصود فقط یکبار نیست بلکه چندین بار مرد باید این کار را انجام دهد.

 اگر این کار نتیجه بخش بود که هیچ؛ اما اگر نتیجه بخش نبود در مرحله بعد مرد در هنگام خواب سعی کند روی خود را از زن برگرداند و با کمی فاصله با او بخوابد. چرا که این کار برای زنی که تا دیروز مورد مهر و محبت و توجه مرد بوده بسیار سنگین است و اگر واقعا زن از روی غفلت از وظایف خود سرپیچی می کند به خود می آید و رفتار خود را اصلاح می کند .

پس مرد تا مدتی این کار را انجام دهد و از این طریق نارضایتی خود را اعلام کند . اما اگر این مسئله هم کارساز نشد چی؟ توصیه اسلام آن است که در مرحله مرد می تواند(نه این که واجب باشد) به گونه ی دیگر این نارضایتی خود را نشان دهد و آن هم زدن زن است.
اما نه هر زدنی .بلکه طبق احادیث ما مرد حق ندارد زن را به گونه ای بزند که موجب سرخی و یا کبودی بدن او شود بلکه بر اساس روایت او را با مثل چوپ مسواک که خیلی سبک است و درد آن چنانی هم ندارد باید تنبیه کند. چنانکه پیامبر اکرم (ص)در مورد کیفیت زدن  فرمود : ضربا غیر مبرح؛ زدنی که درد آور و سخت نباشد. پس اسلام حتی می گوید درد آور هم نباشد.

 اما این سوال مطرح است این چه زدنی است که نه سرخ شود و نه کبود؟و حتی درد آور هم نباشد؟

پاسخ واضح است توصیه اسلام به زدن برای تخلیه عقده های مرد نیست بلکه مقصود آن است که زن به خود بیاید و صرفا از این جهت است. چرا که زنی که آن آن اندازه مورد توجه و محبت مرد بوده وقتی می بیند شوهرش او را می زند و لو  آرام به خود می آید و رفتار خود را اصلاح می کند. با خود می اندیشد که چه اشتباهی مرتکب شده که شوهرش مهر و محبت را از وی دریغ می کند.

این شیوه دقیقا بر اساس علم روانشناسی است و حاوی مسائل مهم تربیتی است. در روانشناسی گفته می شود که زنها فطرتا اقتدار طلب هستند و این حس اقتدار طلبی وقتی در آنان اشباع می شود که مورد مهر و محبت شوهرشان قرار گیرند. لذا اگر شوهر به او مهر و محبت کرد اما زن همچنان به وظایف خود عمل نمی کند  بدون شک مشکل از جای دیگر است. که در آن وقت راه اصلاح؛ استمرار بدون قید و شرط محبت نیست.

مسلم است زنی که با او اینگونه رفتار شود و باز هم تمکین نکند و وظیفه خود را انجام ندهد حتما یا قصد آزار و اذیت شوهر خود را دارد، یا با شخص دیگری ارتباط دارد،یا مشکلات دیگری که شاید هیچ ربطی به شوهرش نداشته باشد.

با این توضیحات روشن شد که این توصیه اسلام به مردان، به هیچ وجه ظلم به زن محسوب نمی شود بلکه اتفاقا بهترین راه برای اصلاح مشکل زن می باشد.

البته ناگفته نماند عده ای زدن در آیه را به معنای دیگری گرفته اند که در کتب تفسیری ذکر شده است

  • علی سهراب پور