مرگ حتمی و غیر حتمی به چه معناست؟
بدون شک انسان دارای دو گونه سرآمد و اَجَل است:
سرآمد و اَجَل حتمی به معنای پایان استعداد جسم انسان، برای بقاءاست، و با فرارسیدن آن هر چیز به فرمان الهی پایان میگیرد.
سرآمد و اَجَل غیر حتمی(معلق) آن است که با دگرگونی شرایط دگرگون میشود، فیالمثل انسانی دست به خودکشی میزند در حالی که اگر این گناه کبیره را انجام نمیداد سالها زنده میماند، و یا براثر روی آوردن به مشروبات الکلی و مواد مخدر و شهو ترانی بیحد و حساب توانایی جسمی خود را، در مدت کوتاهی از دست میدهد، در حالی که اگر این امور نبود سالیان بسیاری میتوانست عمر کند.
اینها اموری است که برای همه قابل درک و تجربه است،و احدی نمیتواند آن را انکار کند.
بنابراین اگر در روایات فراوانی آمده است که انفاق در راه خدا یا صلهی رحم عمر را طولانی و بلاها را برطرف میسازد در حقیقت ناظر به همین عوامل است.
این بحث را ضمن یک مثال ساده میتوان روشن ساخت، و آن این که:
انسان یک دستگاه اتومبیل نو تهیه میکند که طبق پیش بینیهای مختلفی که در ساختمان آن به کار رفته میتواند مثلاً بیست سال عمر کند، اما مشروط به این که به آن دقیقاً برسند، و مراقبتهای لازم را به عمل آورند، در این صورت اجل حتمی این اتومبیل همان بیست سال است که از آن فراتر نمیرود.
ولی اگر مراقبتهای لازم انجام نشود و آن را به دست افراد ناآگاه و لاابالی بسپارند و بیش از قدرت و ظرفیت از آن، کار بکشند، و در جادههای پر سنگلاخ همه روزه آن را به کار گیرند، ممکن است عمر بیست ساله آن به نصف تنزل پیدا کند، این همان «اجل غیر حتمی و معلق»است.1
در مورد یک انسان نیز چنین است؛ اگر تمام شرایط برای بقای او جمع گردد و موانع برطرف شود، ساختمان و استعداد او ایجاب میکند که مدتی طولانی هر چند این مدت بالاخره پایان و حدی دارد عمر کند، اما ممکن است براثر سوء تغذیه یا مبتلا شدن به اعتیادات مختلف و یا دست زدن به خودکشی یا ارتکاب گناهان، خیلی زودتر از آن مدت بمیرد، مرگ را در صورت اول، اجل حتمی و در صورت دوم اجل غیر حتمی مینامند.
پس، اگر میبینیم، در بعضی از روایات، گفته شده، مثلاً صلهی رحم عمر را زیاد و یا قطع رحم عمر را کم میکند، منظور از عمر و اجل در این موارد اجل غیر حتمی است.
واگر در آیهای میخوانیم: «فاذا جاء اجلهم لا یستأخرون ساعة و لا یستقدمون؛ یعنی هنگامی که اجل آنها فرا رسد نه ساعتی به عقب میافتد و نه جلو».2
در اینجا منظور از اجل، همان مرگ حتمی است.
بنابراین آیهی مزبور تنها مربوط به موردی است که انسان به عمر نهایی خود رسیده است، و اما مرگهای پیش رس را به هیچ وجه شامل نمیشود.
و در هر صورت باید توجه داشت، که هر دو اجل از ناحیهی خدا تعیین میشود یکی به طور مطلق و دیگری به عنوان مشروط و یا معلق، درست مثل این که میگوییم: این چراغ بعد از بیست ساعت بدون هیچ قید و شرط خاموش میشود و نیز میگوییم اگر طوفانی بوزد بعد از دو ساعت خاموش خواهد شد. در مورد انسان و اقوام و ملتها نیز چنین است، میگوییم، خداوند اراده کرده است که فلان شخص یا ملت پس از فلان مقدار عمر،به طور قطع از میان برود و نیز میگوییم اگر ظلم و ستم و نفاق و تفرقه و سهل انگاری و تنبلی را پیشه کنند در یک سوم آن مدت از بین خواهند رفت، هر دو اجل از ناحیهی خدااست؛ یکی مطلق ودیگری مشروط.
از امام صادق(ع) در ذیل آیهی فوق چنین نقل شده که فرمود: «هما اجلان، اجل محتوم و اجل موقوف؛ یعنی: این اشاره به دو نوع اجل است، اجل حتمی و اجل مشروط» و در احادیث دیگری که در این زمینه وارد شده تصریح گردیده است که اجل غیر حتمی(مشروط) قابل تقدیم و تأخیر است و اجل حتمی قابل تغییر نیست(نورالثقلین،ج اول، ص 504)3
پاورقی:
1- تفسیر نمونه ج18، ص 209 با تلخص
2-اعراف آیهی 34
3- تفسیر نمونه، ج5، ص149
- ۸۶/۰۸/۲۲
- ۲۹۹۵ نمایش