نقد زرتشتیت (1)
مقدمه
بی گمان اسلام به عنوان آخرین دین الهی، برترین نسخه کمال بخش انسان هاست و درست به همین علت بیشتر از همه ادیان مورد هجوم شیاطین بوده و هست.
امروز دشمنان کمالات انسانی برای مقابله با دین عقل پسند اسلام از هر توطئه ای چه نظامی و چه فرهنگی و غیره دریغ نمی کنند. یکی از این دست توطئه ها « تقابل دین با دین» است.یعنی با سپر قرار دادن دینی به جنگ با دین دیگر می پردازند. نبش قبر دین منسوخ زرتشت که علاوه بر تحریفهای اساسی، زمان مصرف آن نیز گذشته است با تحریک حس قومیت – ملیت و حتی نژاد پرستی که امروزه از زشترین پندارها و رفتارها در میان بشریت شناخته می شود، از دیگر توطئه های دشمنان دین و دشمنان خداست اما اسلام، این دین جاوید در تندبادهای فتنه و شبهه و نیز آفتهای گوناگون همچون درختی تناور به ثمر دهی بیشتر خود ادامه داده است. مطالب حاضر برای آشنایی عموم مردم با دین نسخ شده زرتشت تهیه شده و تنها به پاره ای از ایرادهای این دین منسوخ می پردازد. و سعی خواهم کرد در هر پست قسمتی از این دین تحریف شده را ارائه و سپس منصفانه نقد کنم.
1) زرتشت چه کسی بوده؟
الف: مشخصات وی
زرتشت که به گونه های مختلفی مانند زردشت ، زرتشت ، زرادشت ، زراتشت نوشته می شود نام پیامبر زرتشتیان است.[1] نام پدرش « پوروشسب» یعنى دارنده اسب پیر، نام مادرش « دغدو» یعنى دوشنده گاو ماده و نام خاندان وى «سپیتمه» یعنى سپید نژاد بوده است.[2]
زرتشت 6 فرزند و 3 همسر داشته که نام دو تن از همسرانش معلوم نیست ولی نام همسر سوم او « هوو » بوده است.
ب: زمان تولد و ظهور
درباره زمان تولد و ظهور زرتشت اختلاف فراوانی وجود دارد، از 6000 سال قبل از میلاد تا 600 سال قبل از میلاد گفته شده است.[3]
هر چند در روایت سنتی و مذهبی زرتشتیان، زرتشت حدود 600 سال قبل از مسیح میزیسته است[4]، اما امروزه تولد زرتشت را بیشتر بین 1000 تا حداکثر1200 سال قبل از میلاد حدس میزنند.اما در عین حال هیچ کدام از این تاریخ ها قطعی نیست.
ج: مکان زندگی و ظهور
در مورد مکان زندگی و ظهور زرتشت؛ پژوهشگران سه منطقه را حدس می زنند. یک منطقه در غرب ایران، یک منطقه در شرق ایران بزرگ( بلخ)که الان در افغانستان قرار دارد و یک منطقه هم در خوارزم و تاجیکستان فعلی[5]. دو، سه سال پیش که یونسکو آن سال را سال زرتشت اعلام کرد، مسئولیت مراسم بزرگداشت زرتشت را به تاجیکها سپرد.
مرحوم طبرى مورخ مشهور ، زردشت را از فلسطین مى داند و مى گوید وى از آنجا به ایران آمده است البته بعضی از پژوهشگران، با تحقیقات دقیق و بررسی تمام جوانب و مسائل اثبات می کنند که زرتشت هیچ گاه پا به ایران کنونی نگذاشته و عمدتاً یک پیامبر آریایی است تا یک پیامبر ایرانی. ولی به هر حال بر روی این ها اختلاف نظر وجود دارد.[6]
د:چگونگی رسالت
درمورد چگونگی به رسالت رسیدن زرتشت زرتشتیان، معتقدند زرتشت 10 سال در غاری به تأمل میپرداخته و پس از 10 سال از غار تأملش بیرون میآید و داعیه رسالت خود را مطرح میکند. وى مدعى بود آیین خود را از اهورمزدا دریافت کرده تا جهان را از تیرگی ها پاک کند و آن را به سوى نیکى و روشنایى رهنمون شود.
وی ابتدا در طایفه خودش تبلیغ میکند اما اندیشههای زرتشت در طایفه خودش طرفداران زیادی نمییابد. میگویند اولین کسی که به زرتشت ایمان آورد پسر عموی او بود.
زرتشت براثر فشارهای محیط، به ویژه بزرگان و اشراف قوم، مجبور به هجرت میشود و با یاران اندکش به سمت شرق، به حکومت و دربار گشتاسب میرود. البته محققین میگویند گشتاسب پادشاه معروفی نیست و احتمالاً محیط پادشاهی بزرگ و وسیعی هم نداشته و حداکثر میتوان او را یک امیر محلی فرض کرد. به هر حال، زرتشت به دربار گشتاسب میرود. در آنجا به بحثها و آزمونهایی که همراه با معجزاتی است میپردازد و وزیر فرزانه پادشاه به نام جاماسپ که در دانش او نیز به قول برخی محققین آئین زرتشت، اغراق فراوانی هم شده است، در نهایت مهر تأیید بر صداقت و نبوت زرتشت میزند و همان گونه که آقای دوستخواه در ترجمه اوستا آورده آئین زرتشت در حکومت گشتاسب و شاهزادگان و اشراف مورد پذیرش قرار میگیرد و به سرعت رشد میکند. به هر حال زرتشت از 40 سالگی تا 70 سالگی دوران نبوتش را میگذراند.[7]
زرتشت در طول زندگیاش دو یا سه بار ازدواج کرده که زرتشتیان میگویند این ازدواجها هم زمان نبوده است. در نهایت هم به همراه 72 نفر از یارانش در یک آتشکده، توسط سپاه تورانیان، هنگامی که به نیایش برای پیروزی سپاه گشتاسب بر تورانیان مشغول بوده شهید میشود.
نقد این قسمت
1. همان گونه که گذشت تاریخ زرتشت بسیار مبهم است . و حتی نسبت به زمان تولّد، رسیدن به مقام نبوّت، و ابلاغ رسالت او هیچ تاریخ معینی وجود ندارد. و حتی عده ای از تاریخ نویسان نیز اصل وجود او را انکار می کنند.علّامه طباطبایی در این مورد می نویسد: «چیزى که هست تاریخ حیات زرتشت و زمان ظهور او بسیار مبهم است، به طورى که مىتوان گفت به کلى منقطع است.»[8] این مسئله یکی از نقص های زرتشتیت به حساب می آید.
2. همان طور که گفتیم، در مورد مکان تولد و ظهور زرتشت نیز اختلاف زیادی بین پژوهشگران است تا آنجا که عده ای او را متعلق به فلسطین می داند و حتی عده ای با قرائن و شواهدی اثبات می کنند ایشان اصلا به ایران فعلی نیامده است. از این رو کسانی که می خواهند این پیامبر را ایرانی معرفی کنند ابتدا باید اصل این مسئله را ثابت کنند که ایشان ایرانی بوده است.
و اساسا آیا معقول است به پیامبری به خاطر ایرانی بودنش ایمان بیاوریم حال آن که اصل ایرانی بودن او یقینی نیست؟
و اصولا اگر ما فرض را بر این بگیریم که زرتشت ایرانی بوده، آیا عاقلانه است که چون او ایرانی بوده پس ما نبوت و پیامبری کسی دیگری را نمی پذیریم؟ و لو مطمئن هم باشیم او پیامبر بر حق است؟
آیا این منطق یک انسان منطقی، عاقل و فهمیده است یا منطق یک شخص بی منطق، متعصب، لجوج و نژاد پرست؟
اگر ما به دنبال دین حق هستیم چه تفاوت می کند پیامبر آن دین، متعلق به کشور ما باشد یا نه؟
[2]. همان
[3]. دیدی نو از دینی کهن، دکتر فرهنگ مهر،ص117،چاپ هشتم،انتشارات جامی
4. موبد اردشیر آذرگشسب _ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان _ نشر فروهر _ چاپ سوم _ 1372 _ ص 16
[5]. دیدی نو از دین کهن،ص 128.
[6]. زرتشت مزدسنا و حکومت،مهندس جلال الدین آشتیانی،ص 62،چاپ هشتم. شرکت سهامی انتشار
[7]- برخی آغاز نبوت زرتشت را عقبتر میبرند و دوران ده ساله تأملش در غار را نیز جزء همین دوران محسوب میکنند.
[8]. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج14،ص 505، چاپ پنجم انتشارات دفتر انتشارات اسلامی.
- ۹۰/۰۹/۲۸
- ۲۵۳۵ نمایش