چه کسی رأی مردم را تزئینی میداند؟
« عده ای رأی مردم را تزئینی میدانند » این جمله را چندین بار از زبان آقای هاشمی رفسنجانی شنیده ایم اما براستی چه کسی رای مردم را تزئینی می داند؟
- ۰ نظر
- ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۰۸
- ۲۳۹۰ نمایش
« عده ای رأی مردم را تزئینی میدانند » این جمله را چندین بار از زبان آقای هاشمی رفسنجانی شنیده ایم اما براستی چه کسی رای مردم را تزئینی می داند؟
این سخن ایشان همانگونه که واضح است به گونه ای بود که کانّه هیچ تفاونی بین اردوکشی خیابانی و مسئله کهریزک نیست. و واقعا جای تعجب دارد که رئیس جمهور محترم یک چنین دیدی در مورد فتنه سال 88 دارند.
جالب اینجاست که چند روز قبل مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان با ایشان جمله ای فرمودند که توجه به آن خالی از لطف نیست:
« یکى از برادرها به قضایاى سال ۸۸ و این حرفها اشاره کردند. من خواهش میکنم اگر چنانچه مسائل سال ۸۸ را مطرح میکنید، مسئلهى اصلى و عمده را در این قضایا مورد نظر و در مدّ نگاهتان قرار دهید؛ آن مسئلهى اصلى این است که یک جماعتى در مقابل جریان قانونى کشور، به شکل غیر قانونى و به شکل غیر نجیبانه ایستادگى کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش میکنید؟ البته ممکن است در گوشه و کنار یک حادثهى بزرگ زد و خوردهائى انجام بگیرد که انسان نتواند ظالم را از مظلوم تشخیص دهد؛ یا یک نفر در موردى ظالم، در موردى مظلوم باشد؛ این کاملاً امکانپذیر است؛ اما در این قضایا، مسئلهى اصلى گم نشود. خب، در انتخابات سال ۸۸، آن کسانى که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا براى مواجههى با تقلب، اردوکشى خیابانى کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومى، نخیر، به شکلى که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهى نمیکنند؟ در جلسات خصوصى میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا براى کشور هزینه درست کردید؟ اگر خداى متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروههاى مردم به جان هم مىافتادند، میدانید چه اتفاقى مىافتاد؟ مىبینید امروز در کشورهاى منطقه، آنجاهائى که گروههاى مردم مقابل هم قرار میگیرند، چه اتفاقى دارد مىافتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهى بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت بهخرج دادند. در قضایاى سال ۸۸، این مسئلهى اصلى است؛ این را چرا فراموش میکنید؟ دربارهى حادثهى سال ۷۸هم ما حرف زیاد داریم؛ آن هم داستان دیگرى است.»
جهتگیرى را باید درست انتخاب کنیم؛ این قطبنما است، این شاخص اصلى است. اگر چنانچه جهتگیرى را غلط انتخاب کردیم، در انتخاب جهتگیرى اشتباه کردیم، تلاش مضاعف ما نه فقط ما را به نتیجه نمیرساند، بلکه ما را از راه دور میکند.
جهتگیرىها مهم است. بنده در روز چهاردهم خردادِ امسال در سالگرد رحلت امام بزرگوار (رضوان الله تعالى علیه) در مرقد مطهر ایشان، جهتگیرىهاى انقلاب را بر اساس قرائت امام - که براى ما معتبر و حجت است - شرح دادم.
در سال ۸۸ بعضى خطاى بزرگى را مرتکب شدند، کشور را در لبهى یک چنین پرتگاهى قرار دادند، یک مشکل اینچنینى را براى کشور تدارک دیدند؛ اما بحمدالله خداى متعال کمک کرد، ملت توانست از این مشکل عبور کند. در این سالهاى متوالى از اول انقلاب - منهاى همان برههى کوتاه سال ۸۸ - همیشه این دستبهدست شدن قدرت و مسئولیت در کشور، با آسایش، با خوشى و با شادکامى همراه بوده است؛ این خیلى فرصت مهمى است.
باید با استفاده از آنچه که تاکنون انجام گرفته است، و با بنا بر روى بنائى که تا امروز بالا رفته است، انشاءالله کشور را پیش ببرند. این فرصت بسیار مهمى است،
هر مجموعهاى هم که سر کار مىآید، با نگاه مثبت به مجموعهى قبل از خود نگاه کند. خب، این گزارش مبسوط آقاى رئیس جمهور، آقاى دکتر احمدىنژاد را شنیدید. کارهاى فراوانى شده، کارهاى برجستهاى انجام گرفته. ممکن است دولت بعدى بیاید همین مقدار کار یا دو برابر این کار یا بیشتر، بر آنچه که انجام گرفته است، بیفزاید؛ چه چیزى از این بهتر براى کشور؟مهم این است که جهتگیرىها استمرار داشته باشد
در سیاست خارجى هم همین جور. امروز جمهورى اسلامى نقش غیرقابل انکارى در مسائل گوناگون منطقه و مسائل اساسى منطقهى خود دارا است، که این را هیچ کس منکر نیست. مسائل منطقهى ما، مسائل جهانى هم هست
مسئلهى تحدید نسل براى کشور ما خطر است؛ من به شما عرض بکنم. محدود کردن نسل، براى کشور ما یک خطر بزرگى است. ما در منطقهى خطر مبالغ زیادى پیش رفتیم، باید برگردیم؛ میتوانستیم جلوى این کار را بگیریم، نگرفتیم. آنچه که متخصصین و کارشناسان، با نگاههاى علمى، با دقت علمى بررسى کردهاند، ما را به این نتیجه میرساند که با این روند کنونى، کشور در آینده دچار مشکل فراوان خواهد شد؛ کشور دچار پیرى عمومى خواهد شد.
کشور با یک جبههى دشمن معاند مواجه است. مثل خیلى از چیزهاى دیگر و عرصههاى دیگر که ما در دنیا تکیم، در این قسمت هم در دنیا تکیم! نداریم کشورى را که یک جبههى معارضِ معاندى با این عرض و طول در مقابلش وجود داشته باشد؛ در مقابل ما هست. جبههى ارتجاع هست، جبههى استکبار هست، برخى از سردمداران کشورهاى غربى هستند، برخى از ضعفاى مسئولان دولتهاى منطقهاى هم هستند؛ بالاخره یک جبههاى است در مقابل ما
مسئولان کشور باید تصمیمشان را در مواجههى با مشکلات حفظ کنند، عزم راسخ خودشان را محفوظ بدارند، دچار تزلزل نشوند. به سمت آرمانها حرکت کردن، این عزم راسخ را نیاز دارد. اینجور نباشد که با مشاهدهى اخم دشمن، ترشروئى دشمن، حرکت معارضهى دشمن با شکلهاى مختلفش - تبلیغاتىاش، سیاسىاش، اقتصادىاش و امثال اینها - متزلزل شوند. هم عزم راسخ مسئولین لازم است، هم عزم راسخ مردم لازم است. البته این دومى - عزم راسخ مردم - الزاماتى هم دارد، که حالا معلوم است. ما اگر بخواهیم عزم راسخ مردم را حفظ کنیم، یک سلسله وظائفى را باید انجام دهیم.
آنچه که در حال حاضر براى کشور اولویت دارد به نظر من مسئلهى اقتصاد و مسئلهى علم است.
دومین نکتهاى که در این زمینه وجود دارد، مسئلهى تعامل با دنیا است؛ که این روزها زیاد هم گفته میشود. ما معتقد به تعامل با دنیا هستیم. در تعامل با دنیا، باید طرف مقابل را شناخت؛ اگر نشناسیم، پشت پا خواهیم خورد. پروندهى خصوم خودمان را فراموش نکنیم. ممکن است انسان یک وقتى سابقهاى را به رو نیاورد؛ اشکالى ندارد. شما یک وقتى با یک شخصى مواجهاید، میخواهید یک کارى را انجام دهید، یک سابقهاى هم از او دارید، مصلحت نمیدانید به رو بیاورید؛ این اشکالى ندارد، اما این سابقه یادتان نرود؛ اگر یادتان رفت، پشت پا خواهید خورد، ضربه خواهید خورد.
آمریکائىها میگویند ما میخواهیم با ایران مذاکره کنیم. خب، سالها است که میگویند میخواهیم مذاکره کنیم؛ این یک فرصتى نیست که براى ما بهوجود آوردند. من اول سال گفتم که خوشبین نیستم. در مسائل خاص، مذاکره را منع نمیکنم - مثل مسئلهى خاصى که در قضیهى عراق داشتیم، و بعضى از قضایاى دیگر - لیکن من خوشبین نیستم؛ چون تجربهى من این را نشان میدهد. آمریکائىها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیر منطقىاند، هم در برخوردشان صادق نیستند. این چهار ماهى هم که از آن صحبت ما گذشت، همین را تأیید کرد؛ موضعگیرىهاى مسئولان و دولتمردان آمریکا نشان داد که همین مطلبى که ما گفتیم - که گفتیم خوشبین نیستیم - درست است؛ خود آنها عملاً این را تأیید کردند. انگلیسها هم یک جور دیگر، دیگران هم یک جور دیگر.
تعامل با دنیا هیچ ایرادى ندارد، ما از اول هم اهل تعامل با دنیا بودیم؛ منتها در تعامل، طرف مقابل را باید شناخت؛ شگردهاى او را باید دانست؛ هدفهاى اساسى و کلان را باید در مدّ نظر داشت. ممکن است دشمنى سر راه شما را بگیرد، بگوید از اینجا نباید جلو بروید. سازش با او به این صورت نیست که شما قبول کنید، برگردید؛ هنر این است که شما کارى کنید که راهتان را ادامه دهید، او هم مانع کار شما نشود؛ والّا اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید، شما هم بگوئید خیلى خوب، این که خسارت است. توجه به این جهات باید از سوى مسئولین و دولتمردان وجود داشته باشد.
جناب آقای حسن روحانی منتخب مردم؛ یکی از شعارهای اصلی خود را « اعتدال » بیان می کنند.
اعتدال یک مسئله ای است که هم عقل و هم شرع آن را تایید می کند و کسی در درست بودن آن شکی ندارد.
اما اگر تعریفی درستی از آن ارائه نشود؛ حتما مورد سوء استفاده ی عده ای قرار خواهد گرفت. برای روشن شدن مسئله یادآوری می کنم زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی را. ایشان یکی از شعارهای خود را آزادی بیان کردند اما دیدم به خاطر این که ایشان تعریفی صحیحی از آن ارائه ندادند اطرافیان ایشان چقدر سوء استفاده از آن نمودند و به نام آزادی چه کارها که نکردند.
لذا لازم است جناب آقای روحانی برای جلوگیری از سوء استفاده تعریف خود را از اعتدال بیان کنند تا همان ضرری که از آزادی این کشور دید از اعتدال نبیند
بالاخره یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و جناب آقای حسن روحانی با رای مردم به این سمت انتخاب شدند. ضمن تبریک به ایشان و آروزی موفقیت در وظایفشان نکته ی به عرض می رسانم:
چهار سال پیش وقتی دهمین انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و جناب آقای احمدی نژاد با رای بالایی منتخب مردم شد، همه توقع داشتن کاندیداها و جریان های رقیب با پذیرفتن رای مردم و تمکین به قانون ضمن قبول نتیجه به کاندیدای پیروز تبریک می گفتند.و اخلاق و مردم سالاری خود را ثابت می کردند. کاری که امسال از کاندیداهایی که پیروز نشدند همه دیدند.
اما متاسفانه چهار سال پیش همه خلاف آن را دیدیدم.کاندیداهایی که تا روز قبل از آن؛ همه دم از قانون و اخلاق می زدند به یک باره؛ نه قانون را رعایت کردند و نه اندکی اخلاق در عمل نشان دادند. و ای کاش این گونه نمی شد و جشن ملت را آنگونه خراب نمی کردند.
حتی آن روز بعضی از مسولین کشور مثل رئیس مجلس خبرگان آن زمان؛ در اظهارت عجیبی به جای این که به کاندیداهای معترض گوشزد کند که به هیچ وجه کار شما صحیح نیست و حق به هم زدن آرامش جامعه را ندارید؛ و تمام قد از عدم تقلب در انتخابات دفاع می کرد؛خود به گونه ای سخن می گفت که کانه در انتخابات تقلبی صورت گرفته و کاندیداهای معترض حق دارند این گونه عمل کنند. و جالب اینجاست که همان مسئول امسال می گوید در این انتخابات هیچ شبهه و مشکلی وجود ندارد.
امیدواریم این گونه رفتارهای دوگانه دیگر از کسی سر نزند. و همه در عمل و در زبان اخلاق مدار باشند.
وحدت حوزه و دانشگاه یعنی وحدت در هدف. یعنی مقصود طلبه و دانشجو یک چیز باشد.
یعنی هم در حوزه و هم در دانشگاه؛ خدا،دین خدا،پیشرفت مسلمانان،خدمت به مردم،انسان سازی و در یک کلام کسب معرفت نسبت به خود و خدا و انجام وظیفه مطلوب و مقصود باشد.
همواره به شخصی که مرتکب کار اشتباه و حرامی می شود با زبان نرم همراه با منطق و استدلال ، گاهی مستقیم و گاهی غیر مستقیم بایستی تذکر داد.
این تذکر دادن؛ نه یکبار بلکه چندین بار و با شیوه های مختلفی باید صورت بپذیرد. اما اگر تذکرات ما فایده ای نبخشید در مرحله بعد برای اینکه شخص گنه کار را نسبت به گناهش آگاه و متنبه کنیم باید در نوع رابطه و ارتباطمان با او تغییر ایجاد کنیم. تغییری که نشانه اعتراض به عمل او باشد . به گونه ای که حتی در مواردی اطرافیان نیز متوجه بشوند این نوع رفتار به خاطر گناهی است که آن شخص مرتکب می شود.
همان گونه که می دانید خوردن شراب و شراب خواری یکی از گناهان بزرگ محسوب می شود و پروردگار عالم در آیه 90 سوره مائده به صراحت آن را از عمل شیطان معرفی می کند و دستور به ترک آن می دهد. حال اگر شخصی شراب خوار بود و تذکرات چندین باره ی ما با شیوه های مختلف تاثیری در وی نگذاشت با او چگونه باید برخورد کرد؟
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
لَا تُجَالِسُوا مَعَ شَارِبِ الْخَمْرِ وَ لَا تَعُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ لَا تُشَیِّعُوا جَنَائِزَهُمْ وَ لَا تُصَلُّوا عَلَى أَمْوَاتِهِمْ فَإِنَّهُمْ کِلَابُ أَهْلِ النَّارِ کَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُون؛
با شراب خوار همنشینی نکنید،اگر بیمار شدند عیادتشان نروید،جنازه شان را تشییع نکنید،بر مرده شان نماز نخوانید،زیرا آنان سگهای دوزخ هستند،چنان که خداوند فرمود است:« در آتش گم شوید و با من سخن نگویید» (بحارالانوار ج76 ، ص 148)
بی شک اگر جامعه با شخص شرابخوار اینگونه رفتار کند در برچیده شدن این عمل تاثیر بسیار زیادی خواهد داشت. باز تاکید می کنم این نوع برخود باید بعد از تذکرهای متعدد و با زبان نرم و با استدلال و بدون سرزنش باشد. (مخصوصا اگر آن شخص جزئی از خانواده انسان باشد)
همه ما می دانیم که ماه مبارک رمضان ماه رحمت گسترده الهی است.می دانیم در این ماه عزیز الطاف الهی نسبت به بندگانش بیش از همیشه است. می دانیم بسیاری از گنه کاران در این ماه مبارک بخشیده خواهند شد.می دانیم بهترین شب سال یعنی شب قدر در این ماه مغفرت الهی است و خدا بیش از آنچه تصور کنیم از بندگانش در می گذرد.می دانیم این ماه،ماه مهمانی خدا است و البته میزبان با مغفرت به میهمانانش می نگرد.
اما آیا می دانیم که امام صادق (علیه السلام) فرمودند خداوند در ماه مبارک رمضان از هر کس بگذرد از سه نفر نمی گذرد و آنان را نمی بخشد؟حتما باید آن گناه، معصیت بزرگی باشد که خداوند حتی در ماه رحمتش نیز از آن نمی گذرد.
حضرتش فرمود:
یغفرالله فی شهر رمضان الا لثلاثه: صاحب مسکر او صاحب شاهین او مشاحن؛
خداوند در ماه رمضان می آمرزد مگر سه نفر را: کسی که شراب خوار باشد، کسی که قمار باز باشد و کسی که با مسلمانی کینه ورزی نماید و دشمنی ورزد.
پس کسانی که نعوذبالله مرتکب این گناهان بزرگ می شوند باید به سوی خدا برگردند و با توبه حقیقی زمینه توجه و رحمت الهی را به خود فراهم کنند.که اگر حقیقتا توبه کنند خداوند می بخشد
روزه یکی از واجبات دین مبین اسلام می باشد.البته روزه در دیگر ادیان نیز وجود داشته است و تمام پیامبران الهی پیروان خود را به آن دستور می داده اند.
پیامبر گرامی اسلام در مورد روزه می فرماید: صوموا تصحوا ؛ روزه بگیرید تا سالم بمانید. این فرمایش نبی اسلام به آثار جسمی روزه اشاره دارد .یعنی روزه سبب سلامت جسم انسان خواهد شد. در این مطلب سعی شده نظر تعدادی از دانشمندان غربی در مورد اثرات جسمی روزه تقدیم می شود تا مویدی باشد بر این حکم دین مبین اسلام. البته باید توجه شود اثرات و ثمرات روزه فقط منحصر به اثرات جسمی آن نیست.
دکتر «الکسیس کارل«
»با روزه داری ، قند خون درکبد می ریزد و چربی هایی که در زیر پوست ذخیره شده اند و پروتئین های عضلات و غددسلول های کبدی آزاد می شوند و به مصرف تغذیه می رسند». دکتر کارل می گوید: «لزوم روزه داری در تمام ادیان تاکید شده است . در روزه ابتداگرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعف احساس می شود ولی در عین حال کیفیات پوشیده ای که اهمیت زیادی دارند، به فعالیت می افتند و بالاخره تمام اعضا مواد خاص خود رابرای نگهداری و تعادل محیط داخلی و قلب قربانی می کنند و به این ترتیب روزه تمام بافت های بدنی را می شوید و آن ها را تازه می کند«
دکتر «ژان فروموزان «
» روش معالجه با روزه رابه شست و شوی اعضای بدن تعبیر می کند که درآغاز روزه داری ، زبان باردار است ، عرق بدن زیاد است ، دهان بدبوست و گاه آب از بینی راه می افتد، که همه این ها علامت شروع شستشوی کامل بدن است . پس از سه چهار روز، بو برطرف می شود. در این حال ، اعضا هم استراحتی کافی دارند«
دکتر «گونل پا»ی فرانسوی
»چهارپنجم بیماری ها از تخمیر غذا در روده ها ناشی می شود که همه با روزه اصلاح می گردد«
دکتر «آلکسی سوفورین «
»جسم به هنگام روزه به جای غذا از مواد باقی مانده دربدن استفاده کرده و آن ها را مصرف می نماید وبدین وسیله مواد کثیف و عفونی که در جسم هست و ریشه و خمیره بیماری ها از آن است ، از بین می رود. روزه سبب بهبودی همه بیماری هاست ؛بنابراین شایسته است که جسم خود را به وسیله روزه ، نظیف و پاکیزه کنید«.
دکتر «کاریو»ی آمریکایی
هرشخص بیمار باید در سال مدتی از غذا پرهیز کند؛زیرا مادامی که غذا به تن می رسد، میکروب ها درحال رشدند، ولی هنگامی که از غذا پرهیزمی کند، میکروب ها رو به ضعف می روند». وی هم چنین می افزاید: «روزه ای که اسلام واجب کرده ، بزرگ ترین ضامن سلامت تن می باشد«.
دکتر «تومانیانس«
»فایده بزرگ کم خوردن وپرهیزنمودن از غذاها در یک مدت کوتاه آن است که چون معده در طول یازده ماه مرتب پر ازغذا بوده ، در مدت یک ماه روزه داری موادغذایی خود را دفع می کند و همین طور کبد که برای حل و هضم غذا مجبور است ، دائما صفرای خود را مصرف کند، در مدت سی روز ترشحات صفراوی را صرف حل کردن باقی مانده غذای جمع شده خواهد کرد. دستگاه هاضمه در نتیجه کم خوردن غذا، اندکی فراغت را حاصل نموده ورفع خستگی می نماید. روزه یعنی کم خوردن وکم آشامیدن در مدت معینی از سال و این بهترین راه معالجه و حفظ تندرستی است که طب قدیم وجدید را از این حیث متوجه خود ساخته ؛مخصوصا امراضی را که بر دستگاه هاضمه ،به خصوص کلیه و کبد عارض می شود و به توسط دارو نمی توان آن ها را علاج نمود، روزه به خوبی معالجه می نماید. چنانچه بهترین دارو برای برطرف ساختن سوءهاضمه نیز روزه گرفتن است .«
همه می دانیم یکی از فروع دینمان امر به معروف و نهی از منکر است.همه می دانیم همانگونه که نماز و روزه بر تک تک مسلمانان واجب است امر به معروف و نهی از منکر نیز واجب است. همه می دانیم انسان ها و جوامعی که از این واجب سرباز می زنند در واقع مرده هستند نه زنده.
همه می دانیم میزان برتری امر به معروف و نهی از منکر در مقابل واجبات دیگر به اندازه ی دریا است در مقابل قطره ای. همه می دانیم اگر می خواهیم امت برتر باشیم از این واجب نباید غفلت کنیم. همه می دانیم جدا شدن سر ابی عبدالله (علیه السلام) و به خاک و خون کشیده یاران و عزیزانش برای امر به معروف و نهی از منکر بود.
همه می دانیم بی تفاوتی نسبت به این امر مهم، سبب تسلط اشرار بر جامعه خواهد شد. همه می دانیم عده ای از امت های قبل به خاطر بی اعتنایی به این واجب؛ شاهد عذاب الهی بودند. همه می دانیم اگر این واجب را انجام دهیم خیلی از مفاسد برچیده خواهد شد. همه می دانیم اثر این بی تفاوتی به این واجب مهم،بر ما و خانواده ی ما نیز اثر گذار است.
همه این مطالب را می دانیم و باز عده ای زیادی از ما این واجب را انجام نمی دهیم.
عده ای امر به معروف و نهی از منکر را فقط وظیفه دولت و نیروی انتظامی می دانند. تعدادی اظهار می کنند ما که نمی توانیم به تمام کسانی که مثلا بدحجاب هستند تذکر بدهیم پس دیگر وظیفه ای نداریم .بعضی می گویند ما این وظیفه را از طریق سخنرانی،کار فرهنگی و نوشتن مطلب ادا می کنیم.بعضی دیگر می گویند وقتی فلانی و فلانی امر به معروف و نهی از منکر نمی کنند از ما چه توقعی دارید.و بالاخره عده ای بیان می کنند ما که نمی توانیم با دیگران درگیر شویم. اما پاسخ این توجیهات روشن است.
امر معروف و نهی از منکر لسانی وظیفه ی همه است نه دولت و نیروی انتظامی. اگر ما نمی توانیم مثلا به همه بدحجاب ها تذکر بدهیم اما هر روز به یک نفر که می توانیم.ما منکر تاثیر سخنرانی و کارفرهنگی و نوشتن مطلب نیستیم اما تذکر لسانی تاثیر دیگری دارد و مکمل این امور است. براستی اگر فلانی و فلانی این واجب را انجام نداند تکلیف از ما ساقط می شود و ما دیگر وظیفه نداریم؟. و بالاخره کسی که نگفته امر به معروف و نهی از منکر با جر و دعوا باشد بلکه یک تذکر لسانی ساده و از روی دلسوزی همراه با احترام کافی است.
امیدوارم از این پس سعی کنیم این واجب الهی را به نحو احسن انجام دهیم و بدانیم که بسیاری از افرادی که مرتکب حرامی می شوند اگر افرادی به آنان تذکر می دادند قطعا آن فعل حرام را ترک می کردند.
مقام معظم رهبری نیز چندین بار این مسئله را تذکر داده اند. ایشان می فرماید:
در جامعه اسلامی تکلیف عامه مردم امر به معروف و نهی از منکر با لسان است. چیزی که جامعه ما را اصلاح می کند همین نهی از منکر زبانی است « سال 1371». خدای متعال در زبان این اثر را قرار داده است در امر و نهی این اثر را قرار داده است ما چرا این حکمت الهی را درک نمی کنیم و حاضر نیستیم از این ابزار عظیم الهی استفاده کنیم.عمل کنید تا ببینید می شود یا نمی شود.
حرف بزنید، بگویید، یک کلمه، بیشتر هم نمی خواهد.لازم نیست سخنرانی بکنید. کسی را می بینید خلافی مر تکب می شود، دروغی را ، غیبتی را ، تهمتی را ، کینه ورزی نسبت به برادر مومن را ، بی اعتنایی به محرمات دین را ، بی اعتنایی به مقررات را ، اهانت به پذیرفته های ایمانی مردم را ، پوشش نامناسب را ، هر کدام از این کارها را کسی انجام داد یک کلمه،لازم نیست با خشم باشد، یک کلمه آسان بگویید این کار شما خلاف است، نکنید.شما بگویید، دیگری بگوید گناه در جامعه می خشکد « سال 1370» . تاثیر امر و نهی زبانی اگر انجام گیرد ، از تاثیر مشت پولادین حکومتها بیشتر است «سال 1377».