نقد زرتشتیت (2)
اعتقاد زرتشتیان نسبت به خدا چیست؟
زرتشتیان معتقدند دو خدا وجود دارد:
1. خدای خوبی ها که به او « اهورامزدا » می گویند.
2. خدای بدی ها که به او « اهریمن » میگویند.
زرتشتیان خود را مزداپرست می دانند. «مز» یعنی بزرگ، «دا» یعنی دانا، و مزدا یعنی بزرگدانا. «اهورا» یعنی آفریننده و «اهورا مزدا» یعنی آفریننده بسیار دانا یا آفریننده دانای بزرگ.
در آیین زردشت ، اهور مزدا 6 دستیار دارد.
نقد این قسمت :
اهریمن مخلوق یا ... ؟
اگر اوستا (کتاب زرتشتیان) را مطالعه کنیم خواهیم دید که همواره اهورا مزدا و اهریمن با هم درگیر و در تقابل با یکدیگر هستند. سوالی که به ذهن می آید این است که آیا این اهریمن مخلوق اهورامزدا است یا خیر؟
شاید به سختی بتوان در کل اوستا مطلبی یافت که دال بر این باشد که اهریمن مخلوق اهورامزدا است. لذا این سوال مهم پیش می آید که آیا دو خدا وجود دارد؟
استاد مطهری می نویسد:
«حقیقت این است که اگر توحید را از همه جهات درنظر بگیریم بسیار مشکل است که بتوانیم آیین زردشت را یک آیین توحیدى بدانیم». [1]
پس یکی دیگر از مبهمات دین زرتشت همین مسئله است که آیا برای جهان هستی یک خدا وجود دارد یا بیشتر؟ و اگر اهریمن مخلوق خدا نیست و بلکه در مقابل خدا، آیا معنای این حرف غیر از این است که اهورامزدا نقص دارد چرا که قدرت و زورش به موجودی به نام اهریمن نمی رسد.
البته بین محققین در این مسئله اختلاف نظر وجود دارد بسیاری از پژوهشگران معتقدند در دین زرتشتیان دوگانگی وجود دارد[2] اما در مقابل؛ تعدادی نیز معتقدند اصلا دوگانگی وجود ندارد[3]
ب) نام کتاب زرتشتیان چیست؟
کتاب آسمانى زردشتیان اوستا نام دارد که به معناى اساس و بنیان و متن است . این کتاب به خط و زبان اوستایى نوشته شده است که به ایران باستان تعلق دارد و با زبان پهلوى و سانسکریت همریشه است . به عقیده بسیارى از محققان ، خط اوستایى در دوره ساسانیان (226 - 641 م .) پدید آمد و اوستا که قبلا در سینه ها بود، به آن خط کتابت شد و به قولى این کار پس از ظهور اسلام صورت گرفته است .[4]
زردشتیان و پژوهشگران بر این مسئله اتفاق دارند که اوستا در اصل بسیار بزرگتر بوده است که به عقیده برخى روى 12000 پوست گاو نوشته بود.[5] اوستاى کنونى داراى 83000 کلمه است و احتمالا اصل آن داراى 345700 کلمه (یعنى چهار برابر) بوده است . اوستاى اصلى به 21 نسک (کتاب یا بخش ) تقسیم مى شد و اوستاى کنونى نیز 21 نسک است .
اوستا 5 فصل دارد.[6]
1. یسنا (یعنى جشن و پرستش )؛ قسمتى از این بخش گاتها نامیده مى شود (به معناى سرود). این بخش که مشتمل بر ادعیه و معارف دینى و معروفترین قسمت اوستاست ، به خود زردشت نسبت داده مى شود، در حالى که سایر قسمتهاى اوستا را به پیشوایان دین زردشت نسبت مى دهند.و از جهت وثوق و اعتماد به پای یسنا نمی رسد.
2. ویسپرد (یعنى همه سروران ) مشتمل بر نیایش .
3. وندیداد (یعنى قانون ضد دیو) درباره حلال و حرام و نجس و پاک .
4. یشتها (یعنى نیایش سرود و تسبیح ).
5. خرده اوستا (یعنى اوستاى کوچک ) درباره اعیاد و مراسم مذهبى و تعیین سرودهاى آنها زردشتیان .[7]
نقد این قسمت:
1. اولین مطلب که خود زرتشتیان نیز قبول دارند این است که کل اوستا کلام خود زرتشت نیست و بالتبع نیز نمی توان این مطالب اوستا را کلام خدا دانست. این کتاب (چه گاتها و چه بقیه مجموعه که بعدها و به تدریج «اوستا» را تشکیل میدهند)، ابتدا شفاهی و سینه به سینه نقل میشده و بعد گفته میشود در زمان هخامنشیان به زبان آرامی تدوین میگردد. در حمله اسکندر نابود و یا مفقود میشود [8]در دوره اشکانیان، بلاش پنجم، برای گردآوری اوستا تلاش میکند ولی آنها اتکایی به موبدان ( روحانیون در دین زرتشت) زرتشتی ندارند. در دوره ساسانیان که از 224 تا 651 بعد از میلاد را تشکیل میدهد دوباره گردآوری میشود، یعنی گردآوری اوستایی که امروزه رسمیت دارد 1500 تا 2000 سال بعد از خود زرتشت اتفاق میافتد.
در زمان شاپور دوم مناقشات فراوانی روی این کتاب به وجود میآید و او از موبد موبدان میخواهد که به این مناقشات رسیدگی و یک متن را به عنوان اوستای نهایی معرفی کند و او نیز چنین میکند. در دوره شاپور دوم متن رایج و کنونی، رسمیت پیدا میکند. البته در کوران حوادث تاریخی بخشهایی از اوستا نابود یا مفقود شده است. برخی ازاوستاشناسان معتقدند که اوستای امروز یک چهارم کمتر از اوستای آن زمان است و برخی هم با اغراق می گویند که اوستای امروز تنها یک چهارم اوستای آن زمان است. از آن اوستا تنها گات ها و وندیداد به طور کامل مانده است. البته وندیداد در دوره هخامنشیان یعنی 700، 800 سال بعد از خود زرتشت تدوین شده است.
پس کتابی که به گفته ی خود زرتشتیان ، کل آن کلام زرتشت نیست چگونه می تواند راهنمایی عملی برای افراد باشد؟
زرتشتیان اگر تعالیم این کتاب را از طرف خدا می دانند پس باید به تعالیم آن پایبند باشند ( که در عمل به بسیاری از تعالیم آن عمل نمی کنند) و اگر هم این عقیده را ندارند پس چرا این کتاب را مقدس می دانند و آن را به عنوان کتاب آسمانی خود معرفی می کنند؟
2. در طول تاریخ به تدریج شرحهایی بر اوستا نوشته شد که به «زند» معروف است. زند اوستا یعنی شرح اوستا. و به تدریج متون درجه دومی هم شکل گرفت، متونی پیرامونی مثل بندهش، ارداویرافنامه، دینکرد، شایست و ناشایست و متون دیگری که با زمان زرتشت فاصله زمانی زیادی دارند و بسیاری از آنها مربوط به دوره تمدن اسلامی هستند. مثلاً دینکرد که همان کارکرد دین میباشد در قرن نهم نوشته شده است. این کتاب شبیه بحارالانوار شیعهها یا تلمود یهودیان، دایرهالمعارفی از همه مسائل اعتقادی و جهانبینی و انسانشناسی تا مسائل پزشکی و فقه و سحر و جادو است. یا بندهش که یک دایرهالمعارف کوچک است.
با توجه به این مطلب در مواردی که احکام اسلام و زرتشتیت با هم شباهت دارد هرگز نمی توان مدعی شد که اسلام احکام را از زرتشتیت گرفته بلکه باید به عکس این قضیه قائل شد.
[1]. خدمات متقابل اسلام و ایران، استاد شهید مرتضی مطهری،ص 199 ،انتشارات صدرا
[2]. دهارلز،ص 8 به نقل از تاریخ اجتماعی ایران،
[3]. زرتشت مزدیسنا و حکومت،ص148.
[4]. آشنایی با ادیان بزرگ،ص59.
[5]. تاریخ طبری،ج1،ص 402.
[6].آشنایی با ادیان بزرگ،ص59.
[7]. تاریخ جامع ادیان، جان بایرناس،ص450،چاپ هفدهم ،انتشارات علمی و فرهنگی.
[8]. ایران باستان،ج2،ص1516.
- ۹۰/۱۲/۱۸
- ۲۵۴۸ نمایش