چرا خداوند ما را آفرید؟
خیلی از جوانان سوال می کنند چرا خداوند ما را آفرید؟ او که احتیاجی به پرستش ما ندارد؟ در پاسخ به این سوال ابتدا باید بگوییم,هر موجود با شعوری که به کاری دست می زند,ممکن است یکی ازسه هدف زیر را دنبال کند:...
در پاسخ به این سوال ابتدا باید بگوییم,هر موجود با شعوری که به کاری دست می زند,ممکن است یکی ازسه هدف زیر را دنبال کند:
اول:فقط در نظر گرفتن نفع خود,مانند:شخص گرسنه و تشنه و خسته که برای نفع خود به خوردن غذا و نوشیدن آب و استراحت مبادرت می ورزد.
دوم:در نظر گرفتن نفع خود ودیگران,مانند:دانشجویی که رشته ی تحصیلی خاصی را دنبال می کند تا در آینده هم مشکلات اقتصادی خویش را سر و سامان بخشد و هم به جامعه خدمتی کرده باشد,یعنی هم به خود سود برساند و هم به دیگران.
سوم:در نظر گرفتن نفع دیگران.بسیاری از کارهای ما انسان ها این گونه است,یعنی هدف از انجام آن کارها,سود رساندن به دیگران است.مانند نجات شخصی که در آب غرق شده,و یا ارشاد و راهنمایی دیگران و یا رساندن فرد مصدوم به بیمارستان.در اینجا شخص عمل کننده,در پی نفع خویش نیست,بلکه هدفش احسان به همنوع است.
حال که این مقدمه روشن شد می گوییم:خداوند بی نیاز مطلق است,"یعنی به هیچ کس و هیچ چیزی نیاز ندارد"زیرا که او تمام کمالات را دارد.
لذا حالت اول و دوم برای خدا معنا ندارد و به تعبیر دیگر:خداوند در انجام کارهایش سود خود و دیگران را تواماًدر نظر ندارد.پس تنها,شق سوم در مورد خداوند صحیح است.یعنی فلسفه آفرینش انسان,این است که خداوند به انسان سود برساند و این سود هم چیزی جز تکامل در ابعادمختلف نیست,پس خداوند آدمی را آفرید تا او را در مسیر تکامل و درجات عالی انسانیت,سوق دهد,از این رو می گوییم:"فلسفه ی آفرینش انسان,تکامل است".
حال ممکن است گفته شود:چرا اصلاً خداوند انسان را آفرید تا مسیر تکامل را بپیماید؟در پاسخ می گوییم:لازمه ی ذات خداوند فیاضیت"فیض رساندن"و ایجاد است,همانگونه که لازمه ی ذات خورشید,روشنایی بخشیدن است.امکان نداردخداوند, خداوند باشد و فیاضیت نداشته باشد.همانگونه که امکان ندارد خورشید,خورشید باشد و نور افشانی نکند.اگر خداوند دست به آفرینش نمی زد,باید سوال می شد گه چرا چنین است.اما پرسش از امر ذاتی,برای کمال مطلق "یعنی خدا",چندان جالب به نظر نمی آید.زیرا که «الذاتی لا یُعلل».