صراط مستقیم

فرهنگی،اعتقادی،اجتماعی

صراط مستقیم

فرهنگی،اعتقادی،اجتماعی

صراط مستقیم

من، علی سهراب پور، متولد شهرستان کازرون (استان فارس) و فعلا در حوزه علمیه کازرون مشغول به تدریس هستم.
تمام تلاش من این است که بتوانم خدمتی از لحاظ فکری و اعتقادی به دوستان عزیزم کرده باشم.

آخرین نظرات

غریزه ی جنسی یکی از غرایزی است که خداوند حکیم برای رشد جسم و روح و نیز دوام نسل ها، در وجود انسان قرار داده است. این غریزه همانند غرائز دیگر انسان اگر در مسیر صحیح خود قرار گیرد می تواند ثمرات زیادی در تکامل شخص و جامعه داشته باشد. و اگر خدای ناکرده در مسیری غیر از مسیر طبیعی و صحیح قرار گیرد می تواند حتی تا آنجا انسان را تنزل دهد که از حیوانات نیز پست تر شود.

از این رو شناخت راه های کنترل این غریزه از اهمیت والایی برخوردار است. ما در این مقاله سعی کرده ایم این راه ها را به طور خلاصه ذکر کنیم به این امید که ما را در کنترل و قرار دادن این غریزه در مسیر صحیح خود کمک کند:

1. دوری از هر گونه تحریک جنسی: دیدنی های محرک، شنیدنی ها و خواندنی های مبتذل و مهییج، غذاهای شهوت زا، لباس های تنگ و چسبان، بستر نرم و لطیف، فکر کردن به مسائل جنسی، خلوت با نامحرم، شوخی با نامحرم، این ها همگی از مواردی است که یک فرد بالاخص نوجوان و جوان را در معرض تحریک های جنسی قرار می دهد پس اولین کاری که یک فرد برای کنترل غرایز خود می تواند و باید انجام دهد دوری از موارد مذکور و به طور کلی از تحریکات جنسی می باشد.(دقت کنید)

2. ازدواج: ازدواج بدون شک می تواند شخص را در کنترل غریزه ی جنسی اش یاری کند. متاسفانه ما شاهدیم برخی از پدر و مادرها نسبت به ازدواج فرزندانشان به گونه ای رفتار می کنند مثل اینکه اصلا چیز مهمی نیست، غافل از این که بسیاری از مفاسد اخلاقی ناشی از تاخیر در ازدواج است.

اسلام یکی از وظایف والدین نسبت به فرزنداشان را فراهم کردن ازدواج آنها می داند.

3. ورزش کردن: ورزش علاوه بر اینکه مفید برای جسم و روح آدمی است، سبب مصرف مقدار زیادی انرژی نهفته در بدن نیز می شود. و انسان را از بسیاری از انحرافات نجات می دهد.البته برای موثر واقع شدن ورزش ، باید به دو نکته حتما توجه شود اول اینکه: ورزش را به طور منظم انجام داد ،مثلا هر صبح ساعت 6 به مقدار 30 دقیقه. و دوم اینکه: ورزش باید به گونه ای باشد که سبب خستگی زیاد انسان شود ، نه این که فقط یک نرمش ساده و بی زحمت باشد. چرا که حرکات بدنی و ورزش های خفیف روزانه، تمایل و قوای جنسی را زیاد می کند.(توجه کنید)


4. روزه گرفتن: روزه نیز می تواند عامل مهمی در کنترل غرایز جنسی باشد. زیرا از یک طرف انسان را به مبدا پاکی یعنی خداوند گره می زند و از طرف دیگر موجب مصرف شدن انرژی های نهفته در بدن انسان می شود. پبامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز به جوانانی که امکان ازدواج ندارند و تحت فشار غریزه جنسی هستند، توصیه می فرمودند که برای کنترل شهوت خود از روزه کمک بگیرند.

البته در مورد روزه گرفتن دو مسئله باید مورد توجه قرار بگیرد:

اول آنکه: کسانی که قصد روزه گرفتن دارند ، برای اینکه روزه آنها موثرتر واقع شود باید برنامه روزه گرفتن آنان منظم باشد.یعنی مثلا هر هفته روزهای دوشنبه و پنچشنبه.(دقت کنید)

دوم آنکه: روزه گرفتن برای کسانی که بدنی ضعیف دارند ، توصیه نمی شود ، بلکه شاید هم مضر باشد.

5. فعالیت زیاد: از دیگر مسائلی که می تواند شخص را در کنترل غریز جنسی اش یاری کند، این است که باید برای تمام اوقات خود یک برنامه و کاری داشته باشد ولو آن کار تفریح، بازی، خواب و .. باشد. مقصود ما این است که هیچ گاه نباید برای اوقات فراغت خویش بدون برنامه باشد چرا که همین اوقات فراغت ها و بدون برنامه بودن ها زمینه بسیاری از انحرافات را فراهم می سازد.

6. یادآوری عاقبت انحراف: گناه آثار زیادی در زندگی دنیوی و اخروی ما دارد،؛ گرفته شدن لذت مناجات، نزول بلا، ناامیدی، مستجاب نشدن دعا، ترس از مرگ، حبط و باطل شدن کارهای نیک، آشکار شدن عیوب، سیاهی قلب، سلب توفیقات، سنگدلی و قساوت، کوتاه شدن عمر، از بین رفتن آرامش روحی، نفرت خوبان، و کیفر.. همگی از آثار گناه می باشد که در احادیث و آیات قرآن به آن اشاره شده است.توجه به این آثار می تواند نقش بازدارنده ای در ارتکاب گناهان داشته باشد.

7. یادآوری مرگ: یاد مرگ وسفر به عالم دیگر، نقش موثری در دوری از هواهای نفسانی و شهوات دارد. حضرت علی (علیه السلام) می فرماید:

«ای بندگان خدا، براستی که از مرگ گریزی نیست، پس قبل از آنکه به سراغتان آید از آن حذر کنید و خود را برای آن آماده کنید و ساز و برگ آن را فراهم آورید؛ زیرا در هر حال شما شکار مرگید...پس هرگاه شهوت ها به شما روی آورند، مرگ را بسیار یاد کیند».

8. یادآوری نعمت های خدا: یادآوری نعمت های گوناگون مادی و معنوی، جسمی و روحی و ... موجب می شود تا فرد، لطف و محبت بی حدّ و حصر پروردگار خویش را فراموش نکند و با در نظر داشتن آن، دست از پیروی خواهش های نفسانی خویش بردارد .

9. توجه به نماز و مسجد: نماز به خصوص اگر همراه با توجه به معانی و مقصود آن یعنی خدا باشد می تواند انسان را از بسیاری از گناهان باز دارد. خداوند در قرآن کریم می فرماید:

«اِنَّ الصَّلوهَ تَنهَی عَنِ الفَحشاءِ و المُنکَر؛

براستی نماز انسان را از فحشا و منکر باز می دارد».

در نماز تلقین به نفس، آرامش، احساس قدرت، دوری از مفاسد، وجود دارد. لذا توجه به نماز می تواند کمک مهمی در کنترل غریزه جنسی انسان داشته باشد.

مسجد و رفت و آمد در آن نیز می تواند انسان را از بسیاری از مفاسد دور نگه دارد. کسانی که واقعا با مسجد مانوس هستند و اوقاتی از وقت خود را در آنجا می گذراند به خاطر نورانیت موجود در آن، و احساس مثبت و شخصیتی که به انسان دست می دهد از بسیاری از انحرافات مصون هستند.

با کمی دقت و تامل می توان دریافت در میان کسانی که واقعا اهل مسجد و نماز هستند، به نسبت به افرادی که اینگونه نیستند انحراف و فساد جنسی به مراتب کمتر دیده می شود- البته این بدان معنا نیست که امکان ندارد افراد معدودی بر خلاف آنچه گفته شده یافت شود-

10. علم و آگاهی: بسیاری از انحرافات، ناشی از جهل انسان نسبت به پیامدها و عواقب سوء آنهاست. دربسیاری از موارد اگر شخص نسبت به پیامدهای منفی عمل خود آگاه باشد به سوی آن عمل گرایش پیدا نمی کند.

11. دعا و تضرع: از دیگر عواملی که سبب می شود انسان در منجلاب فساد و تباهی گرفتار نشود و بتواند غرایز جنسی خویش را کنترل کند، این است که انسان از خداوند عالم و قادر با تضرع و خضوع طلب کند که او را از انحراف و فساد نجات دهد.

دعا برای یک مومن در مقابل هجوم غرایز جنسی و هواهای نفسانی یک سلاح قوی و محکم می تواند باشد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:

« اَلدُّعاءُ سِلاحُ المُومنِ؛ دعا سلاح مومن می باشد.»

این بود راه هایی برای کنترل غریزه جنسی برای کسانی که واقعا دوست دارند و می خواهند به گناه آلوده نشوند. افرادی که حقیقتا اینگونه رفتار کنند ، به واسطه ی احتلام نیز مقداری از انرژی آنها دفع می گردد.

  • علی سهراب پور

خدایا...

۲۴
تیر

افسوس که عمر دربطالت بگذشت

با بار گنه بدون طاعت بگذشت

فردا که به صحنة مجازات روم

گویند که هنگام ندامت بگذشت

                                          امام خمینی(رض)

  • علی سهراب پور

یکی از مسائلی که متاسفانه برای بعضی از جوانان عزیز مطرح است و تبدیل به یک مشکل بزرگ برای آنان شده، مسئله‌ی زشت استمناء یا همان خود ارضایی است.(الحمد لله توفیق شد حقیر در این مورد کتابی نوشته ام که می توانید  اینجا  ببینید)

لازم است قبل از این که به بررسی خوداارضایی از ابعاد مختلف بپردازیم؛ تعریفی از خودارضایی ارائه دهیم.

«خودارضایی» که به این عمل در مردان «استمناء»[1] و در زنان «استشهاء» می گویند [2] ، به معنای این است که :«انسان- نعوذبالله- بدون عمل نزدیکی و جماع به قصد خروج منی، با خود کاری کند که منجر به خروج منی شود».

برای این که این تعریف کاملا روشن شود و به سوالات احتمالی پاسخ داده باشیم ذکر چند نکته و مسئله  ضروری  به نظر می رسد:

نکته ی اول: این است که احکام منی در زنان با مردان کمی متفاوت است.در مردان اگر ماده ی منی بیرون آید شخص جنب می شود. اما در زنان علاوه بر این حالت اگر از آن ها در زمانی که به اوج لذت جنسی رسیده اند رطوبتی بیرون آید آن رطوبت در حکم منی است و جنب محسوب می شوند.

پس در دختران و زنان اگر مرتکب این عمل زشت شوند و به اوج لذت جنسی برسند، رطوبتی که در آن حال از آنها خارج می شودحکم منی دارد ، و عمل آنها استمناء محسوب می شود.

البته چون که این مسئله یک مسئله مهمی است و نظرات مراجع تقلید کمی تفاوت دارد لذا لازم است هر شخص به فتوای مرجع تقلید خود رجوع کند.

نکته ی دوم: پزشکان و متخصصان نیز خودارضایی را همین گونه تعریف نموده اند و اگر بعضی از آن ها

  • علی سهراب پور

هوا بدجورى طوفانى بود و آن پسر و دختر کوچولو حسابى مچاله شده بودند. هردو لباس هاى کهنه و گشادى به تن داشتند و پشت در خانه مى لرزیدند.
پسرک پرسید:«ببخشین خانم! شما کاغذ باطله دارین»
کاغذ باطله نداشتم و وضع مالى خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آنها کمک کنم. مى خواستم یک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم به پاهاى کوچک آنها افتاد که توى دمپایى هاى کهنه کوچکشان قرمز شده بود.گفتم:«بیایین تو یه فنجون شیرکاکائوى گرم براتون درست کنم.»آنها را داخل آشپزخانه بردم و کنار بخارى نشاندم تا پاهایشان را گرم کنند.
بعد یک فنجان شیرکاکائو و کمى نان برشته و مربا به آنها دادم و مشغول کار خودم شدم. زیر چشمى دیدم که دختر کوچولو فنجان خالى را در دستش گرفت و خیره به آن نگاه کرد. بعد پرسید: ...
«ببخشین خانم! شما پولدارین »نگاهى به روکش نخ نماى مبل هایمان انداختم و گفتم:«من اوه… نه!»دختر کوچولو فنجان را با احتیاط روى نعلبکى آن گذاشت و گفت:«آخه رنگ فنجون و نعلبکى اش به هم مى خوره.»آنها درحالى که بسته هاى کاغذى را جلوى صورتشان گرفته بودند تا باران به صورتشان شلاق نزند، رفتند.

فنجان هاى سفالى آبى رنگ را برداشتم و براى اولین بار در عمرم به رنگ آنها دقت کردم. بعد سیب زمینى ها را داخل آبگوشت ریختم و هم زدم. سیب زمینى، آبگوشت، سقفى بالاى سرم، همسرم، یک شغل خوب و دائمى، همه اینها به هم مى آمدند. صندلى ها را از جلوى بخارى برداشتم و سرجایشان گذاشتم و اتاق نشیمن کوچک خانه مان را مرتب کردم.

لکه هاى کوچک دمپایى را از کنار بخارى، پاک نکردم. مى خواهم همیشه آنها را همان جا نگه دارم که هیچ وقت یادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم.

دلم می خواد برای فردایی بهتر تلاش کنم.

 -------------------------------------------------------------------

خدایا! توفیق ده نعمت های بسیارت را ببینم......

نه آنچه را که ندارم

  • علی سهراب پور

شهادت بانوی بزرگ اسلام، پاره ی جگر رسول خدا (ص)، حضرت زهرا (س) پیام های فراوانی هم برای دوستداران اهل بیت، و هم برای دشمنان آنان داشته و دارد.

به نظر می آید یکی از بزرگترین پیام های این حادثه عظیم و جانسوز، «دفاع از ولایت به هر قیمت » باشد.

بدون شک هرگاه انسان ولایت کسی را می پذیرد باید با تمام وجود از او دفاع کند و هیچ گاه ولی خود را رها نکند. حضرت صدیقه کبری (س) برای همیشه این پیام را به بشریت علی الخصوص به مسلمانان و شیعیان داد که پذیرش ولایت فقط به حرف زدن نیست بلکه عمل نیز می خواهد.اگر در جایی دفاع از ولایت نیاز به هزینه دارد باید هزینه آن را پرداخت و لو آن که هزینه آن فدا کردن جان باشد.

اگر کسی حقیقتا ولایت شخصی را پذیرفته و او را به عنوان ولی خود انتخاب کرده باشد باید در عمل هم نشان دهد وگرنه ضعف در عمل نشانه ی ضعف در اعتقاد و ادعاست.

مگر می توان ادعای کسانی را که دم از ولایت می زنند ولی حاضر نیستند خود را به خاطر ولایت به سختی بیندازند و از جان و مال خود بگذرند را پذیرفت؟

اما متاسفانه در همه ی زمان ها بوده اند افرادی که فقط کارشان حرف زدن بوده  است و بس .در زمان ما هم نیز، این چنین افرادی هستند که مدام دم از ولایت می زنند و خود را محب ولایت و مطیع او می نامند اما در لحظه های حساس و در هنگامه بروز فتنه ها، حاضر نیستند از خود برای حفظ قداست و نظر رهبری مایه بگذارند.

آیا می توان اینان را صادق در مدعای خود دانست؟

آیا مگر ولایت پذیری، معنایی غیر از این دارد که زمانی که ولایت کسی را پذیرفتیم باید با تمام وجود از او دفاع کنیم و اگر در مسئله ای نظری بر خلاف نظر ولی خود داشتیم نظر او را با تمام وجود بپذیریم و از نظر و رای او دفاع کنیم؟ اصولا معنای پذیرش ولایت در جایی نمود و ظهور پیدا می کند که نظر ما غیر از نظر ولی و رهبرمان باشد.اینجاست که میزان ولایت پذیری هر شخصی هویدا می شود.

حضرت زهرا (س) به ما آموخت که معیار ولایت پذیری افراد را باید در زمان بروز فتنه ها محک زد، آنجا که رای و نظر ولی و امام بر خلاف نظر اوست.

پر واضح است منظور بنده از لزوم ترجیح نظر ولی فقیه بر نظر خود در مسائلی است که ولی فقیه مستقیم یا غیر مستقیم و یا حتی با عمل خود به آن دستور می دهند.

  • علی سهراب پور

دو عکس

۰۳
آذر

  • علی سهراب پور

معناشناسی لیله الرغائب 
در فرهنگ قرآنی اسلامی، برای برخی از زمان ها و مکان ها اقتدار و خصوصیات ویژه ای گفته شده است. از این رو برخی از سرزمین ها چون بیت المقدس و مکه جایگاه قداست معنوی خاصی دارند و اعمال در آن مکانها از پاداش و ارزش ویژه ای برخوردار می باشد. برخی از زمان ها نیز چون سحرگاهان و فجر و لیله القدر از چنین ویژگی های خاص بهره مند هستند و خداوند در آیات و حتی سوره هایی به ارزش و جایگاه ویژه آنها اشاره کرده است و درباره شب قدر آن را برابر با هزار ماه که به اندازه عمر آدمی است دانسته است. 
این ویژگی را می توان درباره برخی از ماهها چون ماه رمضان و یا ماه رجب برشمرد که از ویژگی های انحصاری برخوردار می باشند. از جمله ویژگی های انحصاری ماه رجب، لیله الرغائب است. 
کلمه «رغائب» جمع «رغیبه» به معنای چیزی که مورد رغبت و میل است و نیز به معنای عطا و بخشش فراوان می باشد. بنابراین معنای اول «لیله الرغائب» یعنی شبی که میل و توجه به عبادت و بندگی در آن فراوان است و بندگان خوب و شایسته خداوند دراین شب تمایل زیادی به رفتن به درخانه خداوند و ارتباط و انس با معبود خویش دارند. 
بنابر معنای دوم، «لیله الرغائب» یعنی شبی که در آن عطاء و بخشش خداوند فراوان است و بندگان مخلص خداوند با روآوردن به بارگاه قدس ربوبی و خاکساری در برابر عظمت حق شایسته دریافت انعام و عطا و بخشش بی کرانه حق می گردند. 
عظمت و ارزش لیله الرغائب 
درباره فضیلت و ارزش و عظمت آن می توان دو جهت زیر را بیان کرد: 1- از این جهت که اصولا شب جمعه، خود دارای ویژگی و ارزش خاصی است و اعمال عبادی فراوانی در آن وارد شده و زمان عبادت و مناجات و عرض حاجات با قاضی الحاجات است. 
2- ماه رجب اولین ماه از ماههای حرام (ماه های حرام عبارتند از: رجب، ذی القعده، ذی الحجه، محرم) و ماه خدا و هنگام عبادت و دعا و استغفار است و رحمت الهی در این ماه در حال ریزش و نزول است، به همین جهت این ماه را رجب الاصب گویند، چون «صب» به معنای ریختن است. پس لیله الرغائب، شرافت و ارزش شب جمعه و ماه رجب هردو را درخود جمع نموده و ارزشی دوچندان دارد. 
شیخ المحدثین عباس قمی در کتاب شریف مفاتیح الجنان درباره این شب می نویسد: بدان که شب جمعه اول ماه رجب را لیله الرغایب گویند و از برای آن عملی از حضرت رسول(ص) با فضیلت بسیار واردشده که سیدبن طاووس در کتاب اقبال و علامه مجلسی در اجازه نبی زهره آن را نقل کرده اند. 
ازجمله فضیلت هایی که برای آن برشمرده اند اینکه به سبب شرافت این شب گناهان بسیار از کسانی که اعمال خاصی را انجام دهند آمرزیده می شود. 
از جمله اعمال این شب نمازی است که اگر شخص آن را به جا آورد، پس از مرگ هنگامی که در قبر گذاشته شود خداوند تبارک و تعالی ثواب نمازش را به سوی او به بهترین صورت می فرستد تا همدم او شود و او را از تنهایی بیرون آورد. 
این شخص با روی گشاده و درخشان و زبانی شیوا و فصیح به او می گوید: ای حبیب و دوست من! بشارت باد تو را که از هر شدت و سختی نجات یافتی. 
میت می پرسد: تو کیستی؟ بخدا سوگند که من چهره ای بهتر از روی تو ندیده ام و کلامی شیرین تر از کلام تو نشنیده ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیده ام. 
آن شخص می گوید: من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردی. امشب نزد تو آمده ام تا حق تو را ادا کنم ومونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور رستاخیز دمیده می شود من درعرصه قیامت، سایه بر سر تو خواهم افکند. پس خوشحال باش که هرگز خیر از تو معدوم نخواهدشد. 
آن گاه شیخ عباس قمی درباره چگونه اعمال این شب می نویسد: کیفیت آن چنان است که روز پنجشنبه اول ماه رجب را روزه می داری و چون شب جمعه داخل شود مابین نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز می گذاری که هر دو رکعت را با یک سلام تمام می کنی. در هر رکعت از آن نماز یکمرتبه «حمد» و سه مرتبه «اناانزلناه» و دوازده مرتبه 
«قل هوالله احد» می خوانی و چون از نماز دو رکعتی فارغ شدی، هفتاد مرتبه «اللهم صلی علی محمدالنبی الامی و علی اله» می گویی و سپس به سجده می روی و هفتاد مرتبه «سبوح قدوس رب الملائکه و الروح» می گویی. پس از آن، سر از سجده برمی داری و هفتاد مرتبه «رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم» می گویی. پس از آن نیز دوباره به سجده می روی و هفتاد مرتبه «سبوح قدوس رب الملائکه و الروح» می گویی. آن گاه حاجت خود را می طلبی که برآورده خواهد شد. (مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی با تصرف و تخلیص) 
سخن صاحب المراقبات 
عارف کامل و استاد و اصل مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی در این باره در کتاب المراقبات خویش می نویسد: اولین شب جمعه ماه رجب را لیله الرغائب نامند. در این شب فرشتگان بر زمین نزول می کنند. 
اگر شب اول ماه رجب مصادف با شب جمعه بود، سزاوار است عمل «لیله الرغائب» را نیز انجام دهد. 
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که فرمودند: از اولین شب جمعه د رماه رجب غافل نشوید؛ زیرا شبی است که فرشتگان آن را «لیله الرغائب» می نامند. این نامگذاری به این جهت است که هنگامی که مقداری از شب گذشت، هیچ فرشته ای در آسمان ها و زمین نمی ماند مگر این که در کعبه و اطراف آن جمع می شوند. 
آن گاه خداوند می فرماید: ای فرشتگانم! هرچه می خواهید از من درخواست کنید. 
فرشتگان عرض می کنند: حاجت ما این است که از روزه داران رجب درگذری. 
خداوند می فرماید: این کار را انجام دادم. 
عارف کامل، ملکی درباره اعمال این شب می نویسد: بهتر است کسی که این حدیث را می شنود، در این شب، زیاد بر فرشتگان صلوات فرستاده تا تکلیفی را که آیه تحیت (سوره نساء آیه 68) برای صلوات فرستادن به عهده ما گذاشته به اندازه توانایی انجام داده باشد. وی آنگاه به نقل از رسول خدا(ص) نمازی را که در بالا شرح آن گذشت نقل می کند . 
استاد ملکی تبریزی این پرسش را مطرح می کند که: ظاهر روایت این است که «لیله الرغائب» اولین شب جمعه ماه رجب است؛ و اگر اعمالی که در این روایت ذکر شده از اعمال این شب بوده و شب جمعه اول ماه، مصادف با اول ماه شد، چگونه می توان این عمل را به جا آورد؟ 
وی پاسخ می دهد از آن جایی که پنج شنبه قبل از جمعه اول، جزء ماه رجب نیست؛ باید در پاسخ بگوییم که اگر بخواهیم به ظاهر روایت عمل کنیم، این اعمال درصورتی است که شب اول ماه شب جمعه نباشد؛ و اگر شب جمعه بود، شب جمعه دوم، این اعمال انجام می شود؛ گرچه لیله الرغائب نباشد. چون در روایت تصریح نشده که این اعمال حتماً باید در لیله الرغائب باشد. ولی راه دوم و سومی هم هست که صحیح تر به نظر می رسد. راه دوم این است که این اعمال را بدون روزه انجام دهیم و راه سوم این است که روزه را هم بگیریم گرچه روزه در رجب نباشد. (کتاب المر اقبات/ مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد مالکی تبریزی(ره) )اجمالاً آنکه لیله الرغائب، اولین شب جمعه ماه رجب است که برای آن اعمال و فضایل بسیاری نقل کرده اند که از آن جمله می توان به روزه پنجشنبه و استغفار زیاد در آن شب اشاره کرد. کسی که می خواهد به ثواب و پاداش اعمال این شب برسد می بایست به اعمال آن اهتمام جدی بورزد. 

نویسنده:فرشته محیطی 

منبع: کیهان

  • علی سهراب پور

درغگو کیست؟

۲۷
خرداد

بالاخره انتخابات 22 خرداد برگزار شد و به لطف خدا با حضور بی سابقه مردم مواجه شد و نتیجه آن هم برتری دکتر احمدی نژاد با بیش از بیست و چهار میلیون و نیم رای بر دیگر رقبا خود بود . و با این حضور و این رای بود که 22 خرداد به عنوان روزی بزرگ در تاریخ ایران ثبت شد.

اما متاسفانه ما شاهد بودیم که رقبای آقای احمدی نژاد به خصوص آقای موسوی نتوانستند این شور و جشن و رای مردم را ببینند و از همان اول با ادعای بدون دلیل خود مبنی بر تقلب در انتخابات این جشن ملت را به هم زدند و چیزی گفتند که دشمن شاد شد.

متاسفانه ما دیدم که از همان روز بعد از انتخابات آقای موسوی با صدور بیانیه ای اعلام کردند که : در این انتخابات تقلب صورت گرفته ( آن هم تقلبی به اندازه۱۱میلیون رای) و گفتند که من نتیجه را قبول ندارم و آقای احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهور قانونی کشور قبول ندارم.

اما این جریانات یک چیز را برای همه روشن کرد. و آن اینکه چه کسی راستگوست و چه کسی دروغگو!

جناب آقای موسوی!

شما که این همه دم از قانون و قانونمداری می زدید چرا اینگونه رفتار می کنید؟

چرا با اینکه راه قانونی برای رسیدگی به اعتزاضات و شکایات وجود دارد این همه هیاهو و سر و صدا می کنید؟

شما که ذکر زبانتان "قانون " بود

پس شما را چه شده است که با صدور بیانیه و بدون دلیل این انتخابات را باطل می شمردید و از هواداران خود می خواهید که به خیابان ها بریزند و ساکت ننشینند؟

آیا غیر از این است که آن همه قانون قانون کردن شما فقط برای فریب دادن مردم بوده؟

جناب آقای موسوی!

شما که این همه دم از ولایت فقیه و ولایت پذیری می زدید، پس شما را چه شده است با اینکه رهبر عزیز به شما فرمودند: اگر شکایتی دارید باید از راه قانونی پیگیری کنید و آرامش و امنیت مردم را حفظ کنید ولی با اینهمه شما روز بعد از آن به خیابانها می ریزید و راهپیمایی می کنید.

آیا این است معنای ولایت پذیری؟

آیا غیر از این است که شما در این ادعا هم دروغگو بودید؟

جناب آقای موسوی!

ما شاهدیم که عده ای به نام شما و در ادامه همان تظاهراتی که با خواست شما انجام شده به اغتشاش و ناامن کردن خیابان ها می پردازند و مردم بی گناه را می کشند ولی دریغ از یک بیانیه شما در محکوم کردن این کارها.

چرا شما از هوادارانتان نمی خواهید که خود را از این افراد  جدا کنند و بگذارند کار ُراه قانونی خود را طی کند؟

آیا این است دلسوزی که شما ادعا می کردید؟

آیا اینگونه دلتان برای مردم می سوزد که حتی حاضرید به نام شما مردم را بکشند؟

 جناب آقای موسوی!

شما که اینهمه دم از ایران و عزت ایران می زدید، پس چرا راضی هستید که به نام شما آبروی ایران و ایرانی را ببرند؟

چرا کاری کرده اید که اجانب به خصوص آمریکا دارد با حساسیت امور ایران را پیگیری می کنند؟ و دلشان را به این اغتشاشات خوش کرده اند!

آفرین به غیرت شما

 

جناب آقای موسوی!

ما از همان اول  می دانستیم که شما فقط ادعا می کنید و بس

اما با این رفتارتان برای همه روشن شد میزان صداقت شما و همه دانتستند دروغگو کیست؟

 لینک های مرتبط

 
  • علی سهراب پور

در قرآن کریم آیات بسیاری در مورد قیامت و حوادث مربوط به آن بیان شده است.ما در اینجا مضمون آن آیات را به طور فشرده ذکر می کنیم:

 

وضع زمین و دریاها و کوه‌ها

در زمین، زلزله‌ی عظیمی پدید می‌آید[1] و آنچه در اندرون آن است بیرون می‌ریزد[2] و اجزای آن، متلاشی می‌گردد[3] و دریاها شکافته می‌شوند[4] و کوه ها به حرکت درمی‌آیند[5] و درهم کوبیده می‌شوند[6] و مانند تلّ شنی می‌گردند[7] و سپس به صورت پشم حلاجی شده در می‌آیند[8]و آنگاه در فضا، پراکنده می‌شوند[9] و از سلسله کوه‌های سر به آسمان کشیده، جز سرابی باقی نمی‌ماند[10].

 

وضع آسمان و ستارگان

ماه[11] و خورشید[12] و ستارگان عظیمی که بعضی از آنها میلیونها بار از خورشید ما بزرگتر و پرفروغتر است به تیرگی و خاموشی می‌گرایند[13]، و نظم حرکت آنها به هم می‌خورد[14]،

  • علی سهراب پور

 

 

سؤال:

بعضی از افراد سؤال می‌کنند، مگر اسلام دین عدالت و مساوات نیست؟ پس چرا خون بها و دیه‌ی زن نصف دیه‌ی مرد است؟1

پاسخ:

ما در مقام پاسخ به این افراد می‌گوییم:

 

اولاً: بین عدالت و مساوات فرق است. عدالت یعنی هر چیزی را در جا و محل خودش قرار دادن و هر موجود مستحقی را به حقش رساندن. ولی مساوات آن است که همه‌ی مردم به یک چشم دیده می‌شوند و فرقی میان عالم و جاهل، خوب و بد و.... گذاشته نشود.

 

طبق این تعریف معلوم می‌شود که گاهی برقراری مساوات در جامعه ظلم است. مثل این‌که جامعه‌ای میان انسانی که عمرش را به تحصیل علم و آموختن فنی گذرانده و بین فردی که عمرش را به بطالت گذرانده، فرقی نگذارد.

 

در بین زن و مرد هم باید عدالت برقرار نمود؛ و عدالت به این است که هر کدام طبق توان، شایستگی و وظیفه‌ای که دارند به حقشان برسند؛ و اِلّا مساوات بین زن و مرد ظلم است، چرا که زن و مرد از جهات مختلفی با هم متفاوتند.

 

ثانیاً: دیه که خون بهای انسان نیست. چرا که اصلاً ارزش و بهای انسان به خونش نیست، تا گفته شود، اسلام که دیه‌ی زن را نصف قرار داده پس ارزش زن را پایین آورده.

 

ثالثاً: دلیل این که دیه‌ی زن نصف دیه‌ی مرد است(البته باید توجه داشت، دلیل زیادی دیه‌ی مرد منحصر به این نیست، و شاید حکمت‌های دیگری هم داشته باشد) آن است که: دیه در حقیقت یک نوع مجازات و جبران خسارت مالی است.

 

با این توضیح که: پرداخت دیه برای مجرم یک نوع مجازات مالی است، تا این که حواسش را جمع کند و بار دیگر آن عمل را تکرار نکند. و از یک طرف هم جبران مالی است برای فرد یا خانواده‌ی آن فردی که خسارت دیده. زیرا فردی که مورد ضرب قرار گرفته مدتی از فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی محروم می‌گردد و اگر از بین برود با فقدان او ضرر اقتصادی به خانواده‌اش وارد می‌شود و مجرم با پرداخت دیه، آن ضرر اقتصادی را تا حدودی جبران می‌کند. و معلوم است که ضرر مالی که با از بین رفتن یک مرد به خانواده می‌رسد، بیشتر از فقدان یک زن می‌باشد. چرا که غالباً مردهاهستند که نان‌آور و مسؤول دخل و خرج زندگی هستند. بر همین اساس دیه‌ی مرد دو برابر دیه‌ی زن است.

 

اگر کسی بگوید این حرف کامل نیست چرا که در بعضی از خانواده‌ها زن‌ها هستند که نان‌آور خانواده‌اند و مسائل اقتصادی به عهده‌ی آن‌هاست و با از بین رفتن آن‌ها مسلماً ضرر بیشتری به خانواده می‌رسد، ما می‌گوییم: احکام و دستورات دین غالبی است،2 یعنی خداوند در هنگام جعل و قرار دادن قانون نظر به غالب افراد جامعه دارد. ودرمسئله‌ی دیه غالباً نان‌آور خانواده مردها هستند و اصلاً این وظیفه بر عهده‌ی مردهاست. لذا دیه‌ی آن‌ها دو برابراست.

 

البته اگر زنانی باشند که پایه‌ی اقتصادی خانواده بر عهده‌ی آنان باشد و تنها نان‌آور خانه باشد و یا با آسیب‌دیدن این گونه زنان در حادثه‌ای یا با از بین رفتنشان ضربه‌ی مالی به خانواده‌شان وارد شود. در این موارد، قاضی و حاکم شرع با اختیاراتی که دارد و قانون هم پیش‌بینی کرده باید از طریق بیت‌المال این کمبود اقتصادی و ضربه‌ی مالی را جبران نماید.

 

خلاصه این‌که دیه یک مسئله‌ی اقتصادی است و مربوط به جنبه‌ی بدنی است. و هیچ ربطی به ارزش زن و مرد ندارد. 3

 

یک نکته بسیار مهم:

اگر ما به دقت در مسئله دیه بنگریم،پی خواهیم برد که این حکم در حقیقت به نفع زنان است و نه به ضرر آنان.

چرا که مثلا ؛ وقتی مرد یک خانواده از بین می رود.دیه این مرد به خانواده او می رسد و هر چه دیه بیشتر باشد ،سهم بیشتری مثلا به زن او می رسد.

 

پاورقی:

 

1- شاید اگر این گونه سؤال شود که« چرا دیه‌ی مرد دوبرابر دیه‌ی زن است» دقیق‌تر باشد

2- بشر هم در وضع قوانین غالب افرادرا می‌بیند وبعد برای آن قانون استثناء وتبصره قرار می‌دهد

3- بر گرفته از پاسخ به پرسش های جوانان ج1.با تصرفات فراوان

  • علی سهراب پور